تو بیا یوسف زهرا که دگر دیر شده
همه آفاق و سما در غل و زنجیر شده
تو بیا منجی و فریاد رس و صاحب ما
که بلا گشته فرا وان و سرازیر شده
شبه طاعون و وبا آمده در کل جهان
هستی خلق خدا تیر رس تیر شده
چکنم مسجد و محراب و حرم بسته شده
غم دل را به که گویم که ز جان سیر شده
بار الهام توئی در شدت و غم یاور من
برسانم فرجت ، درد جهانگیر شده
مخلص از جور زمان گشته پناهنده ی حق
چون که امواج بلا چون لب شمشیر شده
سلام خیلی شعر زیبایی بود بیت:
بار الهام توئی در شدت و غم یاور من
قابل تأمل بیشتری است