قاسم خودش یک لشگر است
بر دشمنان رعب آور است
پیچیده نامش در جهان
چون شیعه ای بر حیدر است
دشمن همی ترسد از او
او یک یلی نام آور است
ایمان دلش را برده است
بر اهل ایمان دلبر است
همچون علی دشمن شناس
بر مرتضی او قنبراست
بر رهبری چون مالک است
رزمنده ای جنگ آور ست
از مرگ کی دارد هراس
او خط شکن در معبر است
صهیون بود در اضطراب
سر دار چون برخیبر است
عاشق بود بر راه حق
وی عابد و هم صابر است
در رزم باشد بی امان
او بر ضعیفان یاور است
دائم بود او در قنوت
او یاور پیغمبر است
بی خود نشد نامش بلند
رمزش به شیر مادر است
خونش چو شد نقش زمین
یاد آوری از اکبر است
شد ارباً اربا پیکرش
صد قطعه پیکر ، پرپر است
گر شد به زیر از آسمان
این آسمان پر اختر است
دشمن چه فکری کرده است
روحش مجاهد پرور است
با این که از دوریِ او
دل های مردم مضطراست
لیکن ز خون پاک او
این سر زمین پر گوهر است
از عطر خونین لاله ها
خاور زمین چون عنبر است
چون شدشهید این مرد حق
چشم فلک براو تر است
مخلص همی گرید براو
همتای او چون نادر است
فتح الله آقاخانی (مخلص)
دی ماه ۹۸