در وصف مولود کعبه مولی الموحدین، ساقی کوثر
، علی بن ابیطالب علیه السلام بمناسبت سیزدهم
رجب، میلاد مسعود ایشان اشعار ذیل را تقدیم
میدارم؛ امیدوارم مورد عنایت الهی، حضرت
علی(ع)،حضرت ابیطالب و مادر ایشان حضرت
فاطمه بنت اسد واقع شود:
از روز ازل تا به ابد نیســـت به دنیا
هم رتبه و هم شـــــان علی آن شه والا
بر تارک عالم بدرخشــید چو خورشید
تاریخ ندیدَه ست بســـــــانش یل دانا
تفسیر نمی شد لغتی همچو شــــجاعت
گر نامده بُدْ شیر خــــدا حضرت مولا
او یار پیمبر بُدُ و غمخوار رســــــــالت
کو جان عزیزش به کَفَشْ بـوده به هرجا
از نور وجودش همه عالم شــده پر نور
از جام وجودش همه، ســرمست ز صهبا
از نسـل بنی هاشم و سر فصل امامت
شدنَفْسِ پیمبر علی آن قامع اعدا
از مادر و از باب برد ارث ز هاشـــــــــم
ضرغام صفت، شیر خدا زاهـــــدِ شبها
در ماه فروزان به جـهان دیده گشودست
آن نادره فرزنــــــــــــــدِ ابیطالب و بطحا
در ماه رجب طلعت ســــعدش به در آمد
حیرت زده شد عقـــل، از این طلعت زیبا
قنداق نکرده ست چو او قابله دهـر
بعد از قد رعــــــــنای محمـد گل طاها
در بیت خدا آن حرم امــــــــــن الهی
جز بنت اســـــد فاطمه ناورده پسر را
از شدت شادی و مباهات بســـــایید
هاشم سر فخرش به سماوات و ثریا
آمد چو برون حیــــــدر کرار ز آن بیت
غوغا و غریوی شــــده برپای ز عنقا
آن کودک زیبا و مطهر هــمه بردند
بر روی سر دست چه زیبا و چه رعنا
دردانه چو از کعبه برون آمد و تابید
از جَیْب فلک آمده بیـــرون ید بیضا
مخلص که نداردزخودش راحله ای چند
این شعر سروده ست برد بر سر عقبی
تقدیم کند سوی علی، قاسـم رضوان
تا اخـــــــذ نماید ز یدش جنت اعلی
مفعــول مفاعیـــل مفاعیــل فعـــولن
مفعـــول مفاعیـل مفاعیــل فعــــولن
فتح الله آقاخانی (مخلص) - اصـفهان -
رجب المـــرجب 1433 خـردادماه 1391
عالیییی
خیلی قشنگ بود
.... از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است
آسمان بازیچه ی طوفان ماست
ابر نعش آه سرگردان ماست....
باز هم یک روز طوفان می شود
هر چه می خواهد خدا آن می شود
می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر
آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است
فاش می گویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست
هر که در عشق علی گم می شود
مثل گل محبوب مردم می شود
تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت
.......
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم
مست از آن دستی که می دانی شدیم
یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت
کوفه در تزویر خود پایان گرفت
کوفه یعنی دستهای ناتنی
کوفه یعنی مردهای منحنی
کوفه یعنی مرد آری مرد نیست
یا اگر هم هست صاحب درد نیست
عده ای رندان بازاری شدند
عده ای رسوایی جاری شدند
آن همه دستی که در شب طی شدند
ابن ملجم های پی در پی شدند........
از سکوت و گریه سرشارم علی
تا همیشه دوستت دارم علی
- دکتر محمود اکرامی فر -
کتاب: « دریا تشنه است »
سلام بر استادبزرگ
شعر جالبی بود
اما چیزی که برام جالب بود چطور شما باین سن وسال اینترنت یاد گرفتی وحال وحوصله اینترنت وفضای مجازی دارید
با سلام متقابل
از توجه شما بسیار متشکرم با فضل الهی همه ی کارها آسان می شود. برای جنابعالی توفیق روز افزون مسئلت دارم. "مخلص"
سلام
شعر زیبائی است و بسیار لذت بردم برای لحظاتی خودم را در کنار کعبه احساس کردم
سلام مثل همیشه عالی بود کمک هزینه سفر عتبات که بابت سرودن این شعر نصیبتون شد مبارکتون باشه انشاالله اونجا ما را هم یاد کنید
سلام شعر زیبائی بود انشاالله موردقبول ساحت مقدس امیرمومنان (ع) واقع شود.