انگار که در من پــــــــــر پــــــــــرواز نباشد
زیرا که مـــــــرا یاور و انبــــــــــــــــاز نباشد
چندی است که از پیش من آن عامل تسکین
رفته است و مرا حال خوش وســــــاز نباشد
بر گرد و بیـــــــــا نــــزد من ای یاور دلسوز
چون غیر تو ام غم خور وهمـــــــراز نباشد
گل ها همه جمعندبه اطــــــراف و لیکن
در عشق وصــــفا چون تو یکی ناز نباشد
مخلص که نهد پای به کاشانه شــــود زار
زیرا که در آن مو نس ودمساز نباشــــــد
آذر94ایام اربعین
عرض سلام و ادب محضر شما شاعر گرانقدر
بنده محمد رضا پروانیان هستم ممنون که از وبلاگ بنده دیدن کردید اگر خداوند قبول کند بنده هم مداح و یا بهتر ذاکر اهل البیت هستم اهل اصفهانم از اشنایی با شما بسیار خرسندم و سعدتی شامل حال من شده با اجازه اشعار زیبای شما را در وبلاگ درج خواهم کرد تشکر از جنابعالی